أحمد بن علي بن أحمد شوقي. أشهر شعراء العصر الأخير، يلقب بأمير الشعراء، مولده ووفاته بالقاهرة، كتب عن نفسه: (سمعت أبي يردّ أصلنا إلى الأكراد فالعرب)
وُلِدَ الهُدى فَالكائِناتُ ضِياءُ*
وَفَمُ الزَمانِ تَبَسُّمٌ وَثَناءُ
اَلرُّوحُ وَالمَلَأُ المَلائِكُ حَولَهُ*
لِلدينِ وَالدُنيا بِهِ بُشَراءُ
يا خَيرَ مَن جاءَ الوُجودَ تَحِيَّةً*
مِن مُرسَلينَ إِلى الهُدى بِكَ جاؤوا
بِكَ بَشَّرَ اللَهُ السَماءَ فَزُيِّنَت*
وَتَضَوَّعَت مِسكًا بِكَ الغَبراءُ
وَالآيُ تَـتـرى وَالـخَـوارِقُ جَمَّةٌ
جِــبـريـلُ رَوّاحٌ بِـهـا غَـدّاءُ
دينٌ يُشَيَّدُ آيَةً في آيَةٍ*
لَبِناتُهُ السوراتُ وَالأَدواءُ
الحَقُّ فيهِ هُوَ الأَساسُ وَكَيفَ لا*
وَاللهُ جَلَّ جَلالُهُ البَنّاءُ
بِكَ يا ابنَ عَبدِ اللهِ قامَت سَمحَةٌ*
بِالحَقِّ مِن مِلَلِ الهُدى غَرّاءُ
الحَربُ في حَقٍّ لَدَيكَ شَريعَةٌ*
وَمِنَ السُمومِ الناقِعاتِ دَواءُ
وَالبِرُّ عِندَكَ ذِمَّةٌ وَفَريضَةٌ*
لا مِنَّةٌ مَمنونَةٌ وَجَباءُ
أَنصَفَت أَهلَ الفَقرِ مِن أَهلِ الغِنى*
فَالكُلُّ في حَقِّ الحَياةِ سَواءُ
يـا مَن لَهُ الأَخلاقُ ما تَهوى العُلا
مِـنـهـا وَمـا يَـتَعَشَّقُ الكُبَراءُ
زانَـتـكَ في الخُلُقِ العَظيمِ شَمائِلٌ
يُـغـرى بِـهِـنَّ وَيـولَعُ الكُرَماءُ
فَـإِذا سَـخَوتَ بَلَغتَ بِالجودِ المَدى
وَفَـعَـلـتَ مـا لا تَـفعَلُ الأَنواءُ
وَإِذا عَـفَـوتَ فَـقـادِراً وَمُـقَدَّراً
لا يَـسـتَـهـيـنُ بِعَفوِكَ الجُهَلاءُ
وَإِذا رَحِــمـتَ فَـأَنـتَ أُمٌّ أَو
أَبٌ
هَـذانِ فـي الـدُنيا هُما الرُحَماءُ
وَإِذا خَـطَـبـتَ فَـلِـلمَنابِرِ هِزَّةٌ
تَـعـرو الـنَـدِيَّ وَلِـلقُلوبِ بُكاءُ
يا مَن لَهُ عِزُّ الشَفاعَةِ وَحدَهُ*
وَهوَ المُنَزَّهُ ما لَهُ شُفَعاءُ
لي في مَديحِكَ يا رَسولُ عَرائِسٌ
تُيِّمنَ فيكَ وَشاقَهُنَّ جَلاءُ
هُنَّ الحِسانُ فَإِن قَبِلتَ تَكَرُّمًا
فَمُهورُهُنَّ شَفاعَةٌ حَسناءُ
فارسی ترجمہ
هدایت زاده شد و هستی در روشنایی است، و روزگار در لبخند
و ستایش است
حضرت جبرئیل و جمع فرشتگان پیرامون او با میلادش مژده
دین و دنیا می دهند
ای بهترین انسانی که پای به عرصه ی هستی نهاده ای! رسولانی
که بشارتِ تو را آورده اند، به وجودِ هدایتگرِ تو درود می فرستند
خداوند با میلاد تو آسمان را مژده که آن آراسته گشت
و سرتاسر زمین پر از عطرِ مشگ گردید
آیه ها پیاپی، و معجزه ها بسیار؛ که جبرئیل (ص) هر بامداد
و شامگاه آنها زا فرود میآورد
دینی که آیه ها یکی پس از دیگری آنرا محکم می کند، و
خشتهای آن سوره ها و پاره های نور است
حقّانیت، پایه های این دین است؛ و چگونه نباشد با اینکه
پروردگارِ باشکوه سازنده ی آنست!؟
ای پسر عبدالله! از میان آئین های حق، آئین درخشانِ
تسامح با تو برپا شد.
جنگ در راه حق آئینی است در نزد تو، چه بسا از سمِ کشنده،
دارویی بدست آید
نیکوکاری نزد تو تعهد و امری واجب است، نه از روی ضعف
و منّت!
در میان فرودستان و بالادستان عدالت و داد ورزیدی؛ چرا
که همگان در داشتن حقِ زندگی برابر هستند
ای پیامبر! تو دارای فضائلی هستی که مکارمِ اخلاق و
بزرگان به آن عشق می ورزند
آراستگی ات به اخلاقِ عظیم حسنه آنچنان است که بزرگان
را شیفته ی خود نموده ای
بخشایشِ تو به اوج قلّه ی بخشندگی رسیده است و در جود
و کرم چنان کنی که ابرهای باران نتوانند!
و اگر مهربانی کنی در جایگاه و مقام پدر و مادر این
امتی؛ که اینان (پدر و مادر) در دنیا نشان و الگوی مهربانی هستند.
هنگامی که خطبه میخوانی، منبر و مجلس به لرزه در میآیند
و دلها گریان میشوند
و تنها پاک نهادی و عزّتِ شفاعت را در دست داری
ای پیامبر، در مدح تو عروسانی است که واله و شیدای گردیدند
و هجران برایشان دشوار است.
Post a Comment